تبادل نظر تبادل نظر
  • تبادل نظر
  • کست باکس تبادل نظر
  • درباره ما
  • تماس با ما
آبان ۲۹, ۱۴۰۴
تبادل نظر
آبان ۲۹, ۱۴۰۴
تبادل نظر تبادل نظر
  • تبادل نظر
  • کست باکس تبادل نظر
  • درباره ما
  • تماس با ما
پادکست تبادل نظر — عکس کاور

پادکست «تبادل نظر» را در کست‌باکس دنبال کنید

گفت‌وگوها، نقد کتاب و خلاصه‌های صوتی برای روزهای فکرآور — هر هفته اپیزود جدید.

برای شنیدن اپیزودها و دنبال کردن روی دکمه زیر کلیک کنید.
دنبال کردن در کست‌باکس
تبادل نظر
صفحه اصلی/مولانا/غزل شمارهٔ ۲۰۸۶ – من کجا بودم عجب بی‌تو این چندین زمان

غزل شمارهٔ ۲۰۸۶ – من کجا بودم عجب بی‌تو این چندین زمان

چاپ
213 بازدید
0 نظر
مولانا molana

من کجا بودم عجب بی‌تو این چندین زمان

در پی تو همچو تیر در کف تو چون کمان

تو مرا دستور ده تا بگویم حال ده

گرچه ازرق پوش شد شیخ ما چون آسمان

برگشا این پرده را تازه کن پژمرده را

تا رود خاکی به خاک تا روان گردد روان

من کجا بودم عجب غایب از سلطان خویش

ساعتی ترسان چو دزد ساعتی چون پاسبان

گه اسیر چار و پنج گه میان گنج و رنج

سود من بی‌روی تو بد زیان اندر زیان

ور تو ای استاسرا متهم داری مرا

روی زرد و چشم تر می‌دهد از دل نشان

رحم را سیلاب برد یا نکوکاری بمرد

ای زده تیر جفا ای کمان کرده نهان

ای همه کردی ولی برنگشت از تو دلی

ای جفا و جور تو به ز لطف دیگران

باری این دم رسته‌ام با تو درپیوسته‌ام

ای سبک روح جهان درده آن رطل گران

واخرم یک بارگی از غم و بیچارگی

سیرم از غمخوارگی منت غمخوارگان

مست جام حق شوم فانی مطلق شوم

پر برآرم در عدم برپرم در لامکان

جان بر جانان رود گوش و هوشم نشنود

بینی هر قلتبوز و چربک هر قلتبان

همچو ذره مر مرا رقص باره کرده‌ای

پای کوبان پای کوب جان دهم ای جان جان

ای عجب گویم دگر باقیات این خبر

نی خمش کردم تو گوی مطرب شیرین زبان

اقتلونی یا ثقات ان فی قتلی حیات

و الحیات فی الممات فی صبابات الحسان

قد هدانا ربنا من سقام طبنا

قد قضی ما فاتنا نعم هذا المستعان

اقچلر در گزلری خوش نسا اول قشلری

الدر ریز سواری کمدر اول الپ ارسلان

نورکم فی ناظری حسنکم فی خاطری

ان ربی ناصری رب زد هذا القرآن

دب طیف فی الحشا نعم ماش قد مشا

قد سقانا ما یشا فی کأس کالجفان

ارفضوا هذا الفراق و اکرموا بالاعتناق

و ارغبوا فی الاتفاق و افتحوا باب الجنان

وقت عشرت هر کسی گوشه خلوت رود

عشرت و شرب مرا می‌نباید شد نهان

از کف این نیکبخت می‌خورم همچون درخت

ور نه من سرسبز چون می‌روم مست و جوان

چون سنان است این غزل در دل و جان دغل

بیشتر شد عیب نیست این درازی در سنان

فاعلاتن فاعلات فاعلاتن فاعلات

شمس تبریزی توی هم شه و هم ترجمان

مولانا molana

برچسب ها:

دیوان شمس

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

امتیاز شما: میانگین: ۰/5

هیچ نظر! یکی از اولین.

بهره وری آرام

بهره وری آرام
تبادل نظر | خلاصه کتاب
بهره وری آرام
Loading
00:00 / 20:55

Subscribe: CastBox

مکالمه بعدی

مکالمه بعدی جفرسون فیشر
تبادل نظر | خلاصه کتاب
مکالمه بعدی
Loading
00:00 / 10:07

Subscribe: CastBox

کار عمیق

کار عمیق
تبادل نظر | خلاصه کتاب
کار عمیق
Loading
00:00 / 15:03

Subscribe: CastBox

1 2 3 … 6 next »
تبادل نظر TabadolNazar.ir
غزل شمارهٔ ۲۶۶۱ – کجا شد عهد و پیمانی که کردی
غزل شمارهٔ ۲۴۲۲ – رخ نفسی بر رخ این مست نه
غزل شمارهٔ ۱۵۴۷ – من با تو حدیث بی‌زبان گویم
جواب مرحله ٢٧٧ بازی آمیرزا |
آخرین نوشته ها
در جواب یلدات مبارک چی بگم ؟
در جواب یلدات مبارک چی بگم ؟
چطور مثل یک حرفه‌ای اولویت‌بندی کنیم؟ | روش کاربردی Noemi Kis برای مدیریت کارها
چطور مثل یک حرفه‌ای اولویت‌بندی کنیم؟ | روش کاربردی Noemi Kis برای مدیریت کارها
معنی بی بی لازم
معنی بی بی لازم | یعنی چه؟
لینگانو
لینگانو؛ نقد، بررسی و تجربه کاربران
چگونه با هرکسی صحبت کنیم
خلاصه کتاب چگونه با هرکسی صحبت کنیم نوشته لیل لوندز

شنیدن همه‌ی اپیزودهای پادکست تبادل نظر رایگان است. اما برای انتشار پادکست در جاهای دیگر باید ایمیل بزنید و اجازه بگیرید.

TabadolNazar.ir