تبادل نظر تبادل نظر
  • تبادل نظر
  • کست باکس تبادل نظر
  • درباره ما
  • تماس با ما
مرداد ۲۴, ۱۴۰۴
تبادل نظر
مرداد ۲۴, ۱۴۰۴
تبادل نظر تبادل نظر
  • تبادل نظر
  • کست باکس تبادل نظر
  • درباره ما
  • تماس با ما
📢 اپیزود جدید پادکست «تبادل نظر» منتشر شد! 🎧 گوش بده توی Castbox
تبادل نظر
صفحه اصلی/مولانا/غزل شمارهٔ ۱۸۴۵ – عدو توبه و صبرم مرا امروز ناگاهان

غزل شمارهٔ ۱۸۴۵ – عدو توبه و صبرم مرا امروز ناگاهان

چاپ
21 بازدید
0 نظر
مولانا molana

عدو توبه و صبرم مرا امروز ناگاهان

میان راه پیش آمد نوازش کرد چون شاهان

گرفته جام چون مستان در او صد عشوه و دستان

به پیشم داشت جام می که گر میخواره‌ای بستان

منور چون رخ موسی مبارک چون که سینا

مشعشع چون ید بیضا مشرح چون دل عمران

هلا این لوح لایح را بیا بستان از این موسی

مکش سر همچو فرعونان مکن استیزه چون هامان

بدو گفتم که ای موسی به دستت چیست آن گفت این

یکی ساعت عصا باشد یکی ساعت بود ثعبان

ز هر ذره جدا صد نقش گوناگون بدید آید

که هر چه بوهریره را بباید هست در انبان

به دست من بود حکمش به هر صورت بگردانم

کنم زهراب را دارو کنم دشوار را آسان

زنم گاهیش بر دریا برآرم گرد از دریا

زنم گاهیش بر سنگی بجوشد چشمه حیوان

گه آب نیل صافی را به دشمن خون نمودم من

نمودم سنگ خاکی را به عامه گوهر و مرجان

به چشم حاسدان گرگم بر یعقوب خود یوسف

بر جهال بوجهلم محمد پیش یزدان دان

گلاب خوش نفس باشد جعل را مرگ و جان کندن

جلاب شکری باشد به صفرایی زیان جان

به ظاهر طالبان همراه و در تحقیق پشتاپشت

یکی منزل در اسفل کرد و دیگر برتر از کیوان

مثال کودک و پیری که همراهند در ظاهر

ولیک این روزافزون است و آن هر لحظه در نقصان

چه جام زهر و قند است این چه سحر و چشم بند است این

که سرگردان همی‌دارد تو را این دور و این دوران

جهان ثابت است و تو ورا گردان همی‌بینی

چو برگردد کسی را سر ببیند خانه را گردان

مقام خوف آن را دان که هستی تو در او ایمن

مقام امن آن را دان که هستی تو در او لرزان

چو عکسی و دروغینی همه برعکس می بینی

چو کردی مشورت با زن خلاف زن کن ای نادان

زن آن باشد که رنگ و بو بود او را ره و قبله

حقیقت نفس اماره‌ست زن در بنیت انسان

نصیحت‌های اهل دل دوی نحل را ماند

پر از حلوا کند از لب ز فرش خانه تا ساران

زهی مفهوم نامفهوم زهی بیگانه همدل

زهی ترشی به از شیرین زهی کفری به از ایمان

خمش کن که زبان دربان شده‌ست از حرف پیمودن

چو دل بی‌حرف می گوید بود در صدر چون سلطان

بتاب ای شمس تبریزی به سوی برج‌های دل

که شمس مقعد صدقی نه چون این شمس سرگردان

مولانا molana

برچسب ها:

دیوان شمس

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

امتیاز شما: میانگین: ۰/5

هیچ نظر! یکی از اولین.

1-5-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟

پادکست تبادل نظر | TabadolNazar Podcast
تبادل نظر | خلاصه کتاب
1-5-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
Loading
00:00 / 13:58

1-4-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟

1-4-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
تبادل نظر | خلاصه کتاب
1-4-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
Loading
00:00 / 13:35

1-3-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟

1-3-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
تبادل نظر | خلاصه کتاب
1-3-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
Loading
00:00 / 26:53

1-2-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟

1-2-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
تبادل نظر | خلاصه کتاب
1-2-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
Loading
00:00 / 14:21

1-1-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟

چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟ | اپیزود 1 پادکست تبادل نظر
تبادل نظر | خلاصه کتاب
1-1-چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
Loading
00:00 / 18:12
تبادل نظر TabadolNazar.ir
جملات فلسفی و ناب که روحت رو بیدار می‌کنند!
هم خانواده کوچک و هم خانواده لطیف
غزل شمارهٔ ۱۴۳ دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را
غزل شمارهٔ ۶۱۱ – ای خفته شب تیره هنگام دعا آمد
آخرین نوشته ها
لینگانو
لینگانو؛ نقد، بررسی و تجربه کاربران
چگونه با هرکسی صحبت کنیم
خلاصه کتاب چگونه با هرکسی صحبت کنیم نوشته لیل لوندز
چگونه سواد رسانه‌ای می‌تواند سلامت روان کودک شما را حفظ کند
چگونه سواد رسانه‌ای می‌تواند سلامت روان کودک شما را حفظ کند؟
۲۲ ژوئیه روز جهانی انبه
۲۲ ژوئیه روز جهانی انبه
توزیع آب شرب در بسته بندی نایلونی توسط آبفا تهران
توزیع آب شرب در بسته بندی نایلونی توسط آبفا تهران

شنیدن همه‌ی اپیزودهای پادکست تبادل نظر رایگان است. اما برای انتشار پادکست در جاهای دیگر باید ایمیل بزنید و اجازه بگیرید.

TabadolNazar.ir