معنی و تفسیر غزل 183 حافظ: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
غزل 183 حافظ با مصرع «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ با بیانی واضح و موجز حاصل دست‌رنج ریاضت‌های عرفانی و...
معنی و تفسیر غزل 184 حافظ: دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
غزل 184 حافظ با مصرع «دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ از شبی یاد می‌کند که فرشتگان مقرب برای سرشتن خاک...
معنی و تفسیر غزل 185 حافظ: نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
غزل 185 حافظ با مصرع «نقدها را بود آیا که عیاری گیرند» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر آرزو می‌کند که آیا کسی پیدا می‌شود که سره از ناسره...
معنی و تفسیر غزل 186 حافظ: گر می فروش حاجت رندان روا کند
غزل 186 حافظ با مصرع «گر می فروش حاجت رندان روا کند» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ عقیده دارد اگر می‌فروش به رندان شراب بدهد، خداوند گناه...
معنی و تفسیر غزل 187 حافظ: دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
غزل 187 حافظ با مصرع «دلا بسوز که سوز تو کارها بکند» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ از دل خود می‌خواهد که در آتش عشق بسوزد چرا که از دل...
معنی و تفسیر غزل 188 حافظ: مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
غزل 188 حافظ با مصرع «مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند» آغاز می‌شود. این غزل دلالت واضح بر این دارد که شاعر در اواخر عمر خود این غزل را سروده است زیرا صراحتاً...