معنی و تفسیر غزل 165 حافظ: مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
غزل 165 حافظ با مصرع «مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر دلدادگی ماهرویان سیاه چشم را بهانه قرار داده...
معنی و تفسیر غزل 166 حافظ: روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
غزل 166 حافظ با مصرع «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ با خوشحالی فراوان از اینکه روز‌های سخت جنگ و گریز...
معنی و تفسیر غزل 167 حافظ: ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
غزل 167 حافظ با مصرع «ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ را به دو صورت تفسیر و تأویل می‌کنند. یکی در وصف پیامبر...
معنی و تفسیر غزل 168 حافظ: گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
غزل 168 حافظ با مصرع «گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در حالی‌که صراحتاً اذعان دارد راهی به منزل مقصود...
معنی و تفسیر غزل 169 حافظ: یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
غزل 169 حافظ با مصرع «یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ نشان می‌دهد که گویا از اینکه هیچکس را یارای...
معنی و تفسیر غزل 170 حافظ: زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
غزل 170 حافظ با مصرع «زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ شخص خود را مثال می‌زند و خویشتن را در ابتدای امر به...