معنی و تفسیر غزل 219 حافظ: کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
غزل 219 حافظ با مصرع «کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که با توصیف بهار و با آرایه‌های ادبی تشبیه و ایهام آغاز...
معنی و تفسیر غزل 220 حافظ: از دیده خون دل همه بر روی ما رود
غزل 220 حافظ با مصرع «از دیده خون دل همه بر روی ما رود» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ عاشق در دوری یار از دیده خون می‌بارد و سوز دل را در...
معنی و تفسیر غزل 221 حافظ: چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود
غزل 221 حافظ با مصرع «چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود» آغاز می‌شود. این غزل حافظ بازگو کننده اندیشه‌های شاعری است که در پیری با خواهش‌های کم‌رنگ دل و نگرانی...
معنی و تفسیر غزل 222 حافظ: از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
غزل 222 حافظ با مصرع «از سر کوی تو هر کو به ملالت برود» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید هرکسی از سر کوی دوست با ناراحتی بگذرد، کارش...
معنی و تفسیر غزل 223 حافظ: هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
غزل 223 حافظ با مصرع «هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود» آغاز می‌شود. در این غزل، حافظ یار و همنشین را مخاطب قرار داده و می‌گوید یاد تو لحظه‌ای از تن و روح من...
معنی و تفسیر غزل 224 حافظ: خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
غزل 224 حافظ با مصرع «خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید خوش به احوال آن دل که نظرباز نباشد و هرجایی...