معنی و تفسیر غزل 42 حافظ: حال دل با تو گفتنم هوس است
غزل چهل و دوم حافظ با مصرع «حال دل با تو گفتنم هوس است» آغاز میشود. این غزل شعری رندانه است. برخی آن را الهی، عرفانی و از عشقی حقیقی میدانند و عدهای دیگر...
معنی و تفسیر غزل 43 حافظ: صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
غزل چهل و سوم حافظ با مصرع «صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ احوال پادشاهان را بدون هیچ دلخوشی میداند...
معنی و تفسیر غزل 44 حافظ: کنون که بر کف گل جام باده صاف است
غزل چهل و چهارم حافظ با مصرع «کنون که بر کف گل جام باده صاف است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که با وصف بهاران و فصل بادهگساری شروع و توصیه به...
معنی و تفسیر غزل 45 حافظ: در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
غزل چهل و پنجم حافظ با مصرع «در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ از تنهایی و بی رفیق بودن به شراب و شعر...
معنی و تفسیر غزل 46 حافظ: گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
غزل چهل و ششم حافظ با مصرع «گل در بر و می در کف و معشوق به کام است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید از ننگ هیچ ترس و واهمهای ندارد و...
معنی و تفسیر غزل 47 حافظ: به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
غزل چهل و هفتم حافظ با مصرع «به کوی میکده هر سالکی که ره دانست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ با به کارگیری اصطلاحات عارفانه نه تنها معانی...