معنی و تفسیر غزل 54 حافظ: ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
غزل پنجاه و چهارم حافظ با مصرع «ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که به نظر میرسد حافظ هیچ روزنه امیدی مشاهده...
معنی و تفسیر غزل 27 حافظ: در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
غزل بیست و هفتم حافظ با مصرع «در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر عاشق در وصف زیباییهای معشوق اغراق میکند،...
معنی و تفسیر غزل 28 حافظ: به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
غزل بیست و هشتم حافظ با مصرع «به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ اشاره صریح به اقدامات خواجه قوامالدین وزیرِ...
معنی و تفسیر غزل 29 حافظ: ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
غزل بیست و نهم حافظ با مصرع «ما را ز خیال تو چه پروای شراب است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید اگر بدون معشوق به بهشت بروم و آنجا از...
معنی و تفسیر غزل 30 حافظ: زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
غزل سیام حافظ با مصرع «زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید زلف تو با جاذبهای که دارد دلهای زیادی را...
معنی و تفسیر غزل 31 حافظ: آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
غزل سی و یکم حافظ با مصرع «آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید آن شب عزیزی که مراد میبخشند امشب...