معنی و تفسیر غزل 39 حافظ: باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
غزل سی و نهم حافظ با مصرع «باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ مضامین بکر و عالی عاشقانه را در هر قافیه گنجانیده...
معنی و تفسیر غزل 38 حافظ: بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
غزل سی و هشتم حافظ با مصرع «بی مهر رخت روز مرا نور نماندست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که سراسر هجران و اشک است، شاعر از دوری محبوبش ناله میکند...
معنی و تفسیر غزل 37 حافظ: بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
غزل سی و هفتم حافظ با مصرع «بیا که قصر امل سخت سست بنیادست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به گذرا بودن و بیوفایی زندگی دنیا اشاره میکند و...
معنی و تفسیر غزل 36 حافظ: تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
غزل سی و ششم حافظ با مصرع «تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست» آغاز میشود. در این غزل حافظ به توصیف زیباییهای یار بخصوص چشم، زلف، رخ و خال او پرداخته است؛ یکی...
معنی و تفسیر غزل 35 حافظ: برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
غزل سی و پنجم حافظ با مصرع «برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید شراب عشق، وجود نفسانى مرا ویران...
معنی و تفسیر غزل 34 حافظ: رواق منظر چشم من آشیانه توست
غزل سی و چهارم حافظ با مصرع «رواق منظر چشم من آشیانه توست» آغاز میشود. این غزل حافظ بدون تردید در زمان شاه شجاع و در هنگامی که او از شیراز به دور بوده است در...