معنی و تفسیر غزل 21 حافظ: دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
غزل بیست و یکم حافظ با مصرع «دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر پس از یک چند مصاحبت با محبوبش، با ملامت او...
معنی و تفسیر غزل بیستم حافظ: روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
غزل بیستم حافظ با مصرع «روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که تلاش کرده ریاکاری و دغل‌بازی زاهدان و ریاکاران...
معنی و تفسیر غزل 19 حافظ: ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
غزل نوزدهم حافظ با مصرع «ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست» آغاز می‌شود. این غزل با ردیف «کجاست؟» سروده شده و البته بسیاری سؤالات استفهام انکاری‌اند و حافظ جواب را...
معنی و تفسیر غزل 18 حافظ: ساقیا آمدن عید مبارک بادت
غزل هجدهم حافظ با مصرع «ساقیا آمدن عید مبارک بادت» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در روزهای اول شوال و همزمان با ایام ورود مجدد شاه شجاع به...
معنی و تفسیر غزل 17 حافظ: سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
غزل هفدهم حافظ با مصرع «سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت» آغاز می‌شود. در این غزل حافظ سراسر گله و شکایت از جانان می‌کند؛ چرا که غم دوری از معشوق چنان آتشی بر...
معنی و تفسیر غزل 16 حافظ: خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
غزل شانزدهم حافظ با مصرع «خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید پیش از آفرینش دو عالم، محبت آفریده شده...