معنی و تفسیر غزل 213 حافظ: گوهر مخزن اسرار همان است که بود
غزل 213 حافظ با مصرع «گوهر مخزن اسرار همان است که بود» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در نظر حافظ همه چیز بدون تغییر مانده است. رازهای عاشقی و...
معنی و تفسیر غزل 212 حافظ: یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
غزل 212 حافظ با مصرع «یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که هنگام سحر حافظ با جام می و ساقی زیبارو خلوت کرده است،...
معنی و تفسیر غزل 211 حافظ: دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
غزل 211 حافظ با مصرع «دوش میآمد و رخساره برافروخته بود» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید ممدوح دل غمزدگان بسیاری را سوخته و این رسم و...
معنی و تفسیر غزل 210 حافظ: دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
غزل 210 حافظ با مصرع «دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود» آغاز میشود. این غزل زمانی سروده شده که شاه شیخ ابواسحاق از شیراز متواری و در اصفهان به سر میبرد و حافظ...
معنی و تفسیر غزل 209 حافظ: قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
غزل 209 حافظ با مصرع «قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید من توسط شمشیر تو به قتل نرسیدم، چون تقدیر...
معنی و تفسیر غزل 208 حافظ: خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
غزل 208 حافظ با مصرع «خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ خود را خستهای میداند که خواهشی دارد اما توان خواستن...