معنی و تفسیر غزل 393 حافظ: منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
غزل 393 حافظ با مصرع «منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید من در عالم به عشقبازی معروف شدهام و هرگز از...
معنی و تفسیر غزل 392 حافظ: دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
غزل 392 حافظ با مصرع «دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میپرسد میدانی که عامل خوشبختی و سعادت انسان چیست؟ و...
معنی و تفسیر غزل 391 حافظ: خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
غزل 391 حافظ با مصرع «خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ مخاطب را از غم تعلقات دنیوی برحذر میدارد و در این...
معنی و تفسیر غزل 390 حافظ: افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
غزل 390 حافظ با مصرع «افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ پادشاه را به گل تشبیه کرده که تاج پادشاهیاش به تازگی...
معنی و تفسیر غزل 389 حافظ: چو گل هر دم به بویت جامه در تن
غزل 389 حافظ با مصرع «چو گل هر دم به بویت جامه در تن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که غزل با وصف حال شاعر آغاز میشود که همچون گل در وقت شکفتن،...
معنی و تفسیر غزل 388 حافظ: بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن
غزل 388 حافظ با مصرع «بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید اکنون که بهار است، موسم طرب و شادی رسیده؛...