معنی و تفسیر غزل 351 حافظ: حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
غزل 351 حافظ با مصرع «حاشا که من به موسم گل ترک می کنم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در این غزل لاف عقل میزند و میگوید به سبب عاقل بودن...
معنی و تفسیر غزل 350 حافظ: به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
غزل 350 حافظ با مصرع «به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم» آغاز میشود. در این غزل حافظ امر به معروف و نهی از منکر امیر مبارزالدین را به مسخره گرفته و به جای توبه...
معنی و تفسیر غزل 349 حافظ: دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
غزل 349 حافظ با مصرع «دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در بیت اول گویی حافظ در شب هجران با خودش حرف میزند و یک...
معنی و تفسیر غزل 348 حافظ: دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
غزل 348 حافظ با مصرع «دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید در راه رسیدن به حقیقت اشک میریزم، صبر را از...
معنی و تفسیر غزل 347 حافظ: صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
غزل 347 حافظ با مصرع «صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در بیت نخست خطاب به معشوق میگوید ای محبوب زیبارو، حیرانم،...
معنی و تفسیر غزل 346 حافظ: من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
غزل 346 حافظ با مصرع «من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ رندی است که زیبارویان و شراب را کنار نمیگذارد،...