معنی و تفسیر غزل 297 حافظ: زبان خامه ندارد سر بیان فراق
غزل 297 حافظ با مصرع «زبان خامه ندارد سر بیان فراق» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید زبان قلم قصد ندارد که دوری از معشوق را شرح دهد،...
معنی و تفسیر غزل 296 حافظ: طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
غزل 296 حافظ با مصرع «طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید اگر بخت با من یار باشد، حتماً دستم به دامان...
معنی و تفسیر غزل 295 حافظ: سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
غزل 295 حافظ با مصرع «سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید به جوانی و شادابی خود نناز که روزی به پایان...
معنی و تفسیر غزل 493 حافظ: ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
غزل 493 حافظ با مصرع «ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر میگوید ای پادشاه زیبارویان از غصه تنها بودن نزد تو...
معنی و تفسیر غزل 492 حافظ: سلامی چو بوی خوش آشنایی
غزل 492 حافظ با مصرع «سلامی چو بوی خوش آشنایی» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که افظ اطراف خودش را پر از نارفیقان میبیند و سلامی همانند معطر بودن...
معنی و تفسیر غزل 491 حافظ: به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی
غزل 491 حافظ با مصرع «به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید ابروی زیبارویی را در نظر گرفتهام و خیال چهره...