معنی و تفسیر غزل 460 حافظ: سلیمی منذ حلت بالعراق
غزل 460 حافظ با مصرع «سلیمی منذ حلت بالعراق» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید از وقتی محبوب در عراق ساکن شد، می‌بینم آنچه از فراق او...
معنی و تفسیر غزل 459 حافظ: زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی
غزل 459 حافظ با مصرع «زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ محاسن و زلف و موی شاه را به نقش خوش و صورت او را به...
معنی و تفسیر غزل 458 حافظ: ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
غزل 458 حافظ با مصرع «ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر دل خویش را با پند و اندرز مورد خطاب قرار می‌دهد....
معنی و تفسیر غزل 457 حافظ: هزار جهد بکردم که یار من باشی
غزل 457 حافظ با مصرع «هزار جهد بکردم که یار من باشی» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به محبوب می‌گوید کوشش بسیار انجام دادم که تو یار و...
معنی و تفسیر غزل 456 حافظ: نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
غزل 456 حافظ با مصرع «نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به مخاطب پند می‌دهد که تلاش کند در فصل بهار عمر را...
معنی و تفسیر غزل 455 حافظ: عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی
غزل 455 حافظ با مصرع «عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ دریغ و افسوس می‌خورد که عمرش را بیهوده صرف هوسرانی...