معنی و تفسیر غزل 448 حافظ: ای که در کوی خرابات مقامی داری
غزل 448 حافظ با مصرع «ای که در کوی خرابات مقامی داری» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به ممدوح میگوید ای آنکه در خرابات ساکن شدهای؛ اگر به...
معنی و تفسیر غزل 447 حافظ: بیا با ما مورز این کینه داری
غزل 447 حافظ با مصرع «بیا با ما مورز این کینه داری» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که خطاب به دوست قدیمی و یک شیخ است که گویا وقتی حافظ راه عشق و...
معنی و تفسیر غزل 446 حافظ: صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری
غزل 446 حافظ با مصرع «صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به باد صبا که نسیمی خوش و پیامرسان عاشقان است، میگوید...
معنی و تفسیر غزل 445 حافظ: تو را که هر چه مراد است در جهان داری
غزل 445 حافظ با مصرع «تو را که هر چه مراد است در جهان داری» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ محبوب را میگوید تو که به خواسته دلت رسیدهای، به...
معنی و تفسیر غزل 444 حافظ: شهری است پرظریفان و از هر طرف نگاری
غزل 444 حافظ با مصرع «شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در بیت اول شیراز شهری رؤیایی تصور میشود. شهر از...
معنی و تفسیر غزل 443 حافظ: چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری
غزل 443 حافظ با مصرع «چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری» آغاز میشود. این غزل در ایام جوانی شاعر که به استقبال غزلهای شعرای قبل و معاصر خود میرفته؛ یعنی...