معنی و تفسیر غزل 424 حافظ: از من جدا مشو که توام نور دیدهای
غزل 424 حافظ با مصرع «از من جدا مشو که توام نور دیدهای» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر از معشوق میخواهد که او را ترک نکند، چراکه روشنی...
معنی و تفسیر غزل 423 حافظ: دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
غزل 423 حافظ با مصرع «دوش رفتم به در میکده خواب آلوده» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ که گویا تازه از خواب غفلت برخاسته، به در میکده میرود،...
معنی و تفسیر غزل 422 حافظ: ای که با سلسله زلف دراز آمدهای
غزل 422 حافظ با مصرع «ای که با سلسله زلف دراز آمدهای» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که محبوب با گیسوان بلند همچون زنجیرش آمده تا دل حافظ دیوانه را...
معنی و تفسیر غزل 421 حافظ: در سرای مغان رفته بود و آب زده
غزل 421 حافظ با مصرع «در سرای مغان رفته بود و آب زده» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که سرشار از تصویرسازیهای زیباست؛ در مطلع آب پاشیدن و جارو کردن...
معنی و تفسیر غزل 420 حافظ: ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه
غزل 420 حافظ با مصرع «ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که بازگو کننده گلهها و شکایات شاعر از شاه شجاع در اوایل بروز...
معنی و تفسیر غزل 419 حافظ: وصال او ز عمر جاودان به
غزل 419 حافظ با مصرع «وصال او ز عمر جاودان به» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ وصال شاه شجاع را از زندگی جاودانه بهتر میداند و از خدا...