معنی و تفسیر غزل 51 حافظ: لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
غزل پنجاه و یکم حافظ با مصرع «لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که به توصیف زیبایی و ملاحت دلدار اشاره دارد؛ حافظ...
معنی و تفسیر غزل 50 حافظ: به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
غزل پنجاهم حافظ با مصرع «به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ نشان میدهد که شاعر پس از بازگشت از تبعید در...
معنی و تفسیر غزل 49 حافظ: روضه خلد برین خلوت درویشان است
غزل چهل و نهم حافظ با مصرع «روضه خلد برین خلوت درویشان است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که بطور مبالغهآمیز بهشت، حشمت پادشاهان، تابندگی خورشید و...
معنی و تفسیر غزل 48 حافظ: صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
غزل چهل و هشتم حافظ با مصرع «صوفی از پرتو می راز نهانی دانست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ بیان میکند که شاعر میخواهد همه سرمایه فضل و...
معنی و تفسیر غزل 47 حافظ: به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
غزل چهل و هفتم حافظ با مصرع «به کوی میکده هر سالکی که ره دانست» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ با به کارگیری اصطلاحات عارفانه نه تنها معانی...
معنی و تفسیر غزل 46 حافظ: گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
غزل چهل و ششم حافظ با مصرع «گل در بر و می در کف و معشوق به کام است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید از ننگ هیچ ترس و واهمهای ندارد و...