غزل شمارهٔ ۲۶۷۶ – سبک بنواز ای مطرب ربایی
سبک بنواز ای مطرب ربایی بگردان زوتر ای ساقی شرابی که آورد آن پری رو رنگ دیگر ز چشمه زندگی جوشید آبی چه آتش زد نهان دلبر به دلها که مجلس پر شد از بوی کبابی چرا...
غزل شمارهٔ ۲۶۷۹ – ز ما برگشتی و با گل فتادی
ز ما برگشتی و با گل فتادی دو چشم خویش سوی گل گشادی ز شرم روی ما گل از تو بگریخت ز گل واگشتی اینجا سر نهادی نهادی سر که پای من ببوسی نیابی بوسه گل را بوسه دادی...
غزل شمارهٔ ۲۶۸۰ – چنین باشد چنین گوید منادی
چنین باشد چنین گوید منادی که بیرنجی نبینی هیچ شادی چه مایه رنجها دیدی تو هر روز تأمل کن از آن روزی که زادی چه خون از چشم و دلها برگشادهست که تا تو چشم در...
غزل شمارهٔ ۲۶۸۱ – کجا شد عهد و پیمان را چه کردی
کجا شد عهد و پیمان را چه کردی امانتهای چون جان را چه کردی چرا کاهل شدی در عشقبازی سبک روحی مرغان را چه کردی نشاط عاشقی گنجی است پنهان چه کردی گنج پنهان را چه...
غزل شمارهٔ ۲۶۸۲ – به بخت و طالع ما ای افندی
به بخت و طالع ما ای افندی سفر کردی از این جا ای افندی چراغم مرد و دودم رفت بالا دو چشمم ماند بالا ای افندی زمین تا آسمان دود سیاهست سیه پوشید سودا ای افندی در...
غزل شمارهٔ ۲۶۸۳ – نگارا تو گلی یا جمله قندی
نگارا تو گلی یا جمله قندی که چون بینی مرا چون گل بخندی نگارا تو به بستان آن درختی که چون دیدم تو را بیخم بکندی چه کم گردد ز حسنت گر بپرسی که چونی در فراقم...