معنی و تفسیر غزل 18 حافظ: ساقیا آمدن عید مبارک بادت
غزل هجدهم حافظ با مصرع «ساقیا آمدن عید مبارک بادت» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در روزهای اول شوال و همزمان با ایام ورود مجدد شاه شجاع به...
معنی و تفسیر غزل 17 حافظ: سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
غزل هفدهم حافظ با مصرع «سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت» آغاز می‌شود. در این غزل حافظ سراسر گله و شکایت از جانان می‌کند؛ چرا که غم دوری از معشوق چنان آتشی بر...
معنی و تفسیر غزل 16 حافظ: خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
غزل شانزدهم حافظ با مصرع «خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید پیش از آفرینش دو عالم، محبت آفریده شده...
معنی و تفسیر غزل 15 حافظ: ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
غزل پانزدهم حافظ با مصرع «ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حسادت و خودخوری عاشقانه، اشاره به اینکه ایام جوانی به...
معنی و تفسیر غزل 14 حافظ: گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
غزل چهاردهم حافظ با مصرع «گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید ای زیبارو که بر همه خوبان سلطنت...
معنی و تفسیر غزل 13 حافظ: می‌دمد صبح و کله بست سحاب
غزل سیزدهم حافظ با مصرع «می‌دمد صبح و کله بست سحاب» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در این غزل به عشق ساقی زیبا، خوش‌باشی و اغتنام فرصت اشاره...