معنی و تفسیر غزل 183 حافظ: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
غزل 183 حافظ با مصرع «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ با بیانی واضح و موجز حاصل دسترنج ریاضتهای عرفانی و...
معنی و تفسیر غزل 182 حافظ: حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
غزل 182 حافظ با مصرع «حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به ممدوح میگوید روزگار سپری شده است و شرح احوال خودت...
معنی و تفسیر غزل 181 حافظ: بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند
غزل 181 حافظ با مصرع «بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید از این به بعد، تنها همنشین آن یار زیبا...
معنی و تفسیر غزل 180 حافظ: ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
غزل 180 حافظ با مصرع «ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید ای معشوق لبان تو چنان شیرین است که قند در...
معنی و تفسیر غزل 179 حافظ: رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
غزل 179 حافظ با مصرع «رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که دوران غم پایان مییابد. مژدهای که به او رسیده میگوید...
معنی و تفسیر غزل 178 حافظ: هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
غزل 178 حافظ با مصرع «هر که شد محرم دل در حرم یار بماند» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ اشاره میکند که عاشق برای باقی ماندن در حرم حضرت...