معنی و تفسیر غزل 141 حافظ: دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
غزل 141 حافظ با مصرع «دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ دل خود را مخاطب قرار میدهد و از غم عشق و رفتن دلبر...
معنی و تفسیر غزل 140 حافظ: دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
غزل 140 حافظ با مصرع «دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ گلایهمندی از رفتن به مسافرت شاه شجاع و قهر او و...
معنی و تفسیر غزل 139 حافظ: رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
غزل 139 حافظ با مصرع «رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در این شعر برای نرم کردن دل محبوب از بیچارگی خود سخن...
معنی و تفسیر غزل 138 حافظ: یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
غزل 138 حافظ با مصرع «یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد» آغاز میشود. این غزل حافظ هنگام مسافرت شاه شجاع به اصفهان سروده شده و از اینکه به دلایلی شاه از شاعر...
معنی و تفسیر غزل 137 حافظ: دل از من برد و روی از من نهان کرد
غزل 137 حافظ با مصرع «دل از من برد و روی از من نهان کرد» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در این غزل حافظ از محبوب سخن میگوید که پس از آنکه دلبری...
معنی و تفسیر غزل 136 حافظ: دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
غزل 136 حافظ با مصرع «دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید من دامن دوست را با تلاش بسیار و خون دل خوردن...