معنی و تفسیر غزل 330 حافظ: تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
غزل 330 حافظ با مصرع «تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ محبوب خویش را به صبح تشبیه میکند و خود را همانند شمع...
معنی و تفسیر غزل 329 حافظ: جوزا سحر نهاد حمایل برابرم
غزل 329 حافظ با مصرع «جوزا سحر نهاد حمایل برابرم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید نگرانی را از وجودت خارج کن چراکه بخت و اقبال یارای...
معنی و تفسیر غزل 328 حافظ: من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
غزل 328 حافظ با مصرع «من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به ممدوح میگوید ای که خاک در تو تاج سر من است،...
معنی و تفسیر غزل 327 حافظ: مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
غزل 327 حافظ با مصرع «مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که تعابیر فراوان دارد؛ عدهای آن را در ستایش همسر...
معنی و تفسیر غزل 326 حافظ: در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
غزل 326 حافظ با مصرع «در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید در خلوتسرای خوشباشی معشوقی زیبا دارم که سر...
معنی و تفسیر غزل 325 حافظ: گر دست دهد خاک کف پای نگارم
غزل 325 حافظ با مصرع «گر دست دهد خاک کف پای نگارم» آغاز میشود. این غزل تحت تأثیر غزل سلمان ساوجی «بر خاک درش میرم و چون خاک شوم من» و به استقبال او سروده شده...