معنی و تفسیر غزل 439 حافظ: دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
غزل 439 حافظ با مصرع «دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ که دور از محبوب به سر میبرد، شب گذشته در خواب دیده...
معنی و تفسیر غزل 438 حافظ: سبت سلمی بصدغیها فؤادی
غزل 438 حافظ با مصرع «سبت سلمی بصدغیها فؤادی» آغاز میشود. این غزل در سالهای آخر عمرش به صورت ملمّع ساخته، برای سرودنش از سه زبان فارسی دری، عربی و لهجه قدیمی...
معنی و تفسیر غزل 437 حافظ: ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
غزل 437 حافظ با مصرع «ای قصه بهشت ز کویت حکایتی» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید آن همه داستان که از بهشت میگویند، روایتی مختصر از...
معنی و تفسیر غزل 436 حافظ: آن غالیه خط گر سوی ما نامه نوشتی
غزل 436 حافظ با مصرع «آن غالیه خط گر سوی ما نامه نوشتی» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید اگر یار خوشخط برای من نامه مینوشت، روزگار...
معنی و تفسیر غزل 435 حافظ: با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
غزل 435 حافظ با مصرع «با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی» آغاز میشود. این غزل بازگو کننده تمام نکات عرفانی مورد تصدیق عرفاست. او این نکات را در قالب ایما و اشاره...
معنی و تفسیر غزل 434 حافظ: ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
غزل 434 حافظ با مصرع «ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی» آغاز میشود. این غزل خطاب به دل شاعر بیان میشود و در حقیقت مخاطب آن همه انسانها هستند. این غزل...