معنی و تفسیر غزل 427 حافظ: چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
غزل 427 حافظ با مصرع «چراغ روی تو را شمع گشت پروانه» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که چهره محبوب آنچنان زیباست که شمع، که خودش معشوق پروانه است؛...
معنی و تفسیر غزل 426 حافظ: از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
غزل 426 حافظ با مصرع «از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر شخصاً برای دوست نامه مینویسد که سوز و گدازی از زبان...
معنی و تفسیر غزل 425 حافظ: دامن کشان همیشد در شرب زرکشیده
غزل 425 حافظ با مصرع «دامن کشان همیشد در شرب زرکشیده» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که معشوق از طبقه بالای جامعه بوده؛ چراکه لباس زرباف از...
معنی و تفسیر غزل 424 حافظ: از من جدا مشو که توام نور دیدهای
غزل 424 حافظ با مصرع «از من جدا مشو که توام نور دیدهای» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر از معشوق میخواهد که او را ترک نکند، چراکه روشنی...
معنی و تفسیر غزل 423 حافظ: دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
غزل 423 حافظ با مصرع «دوش رفتم به در میکده خواب آلوده» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ که گویا تازه از خواب غفلت برخاسته، به در میکده میرود،...
معنی و تفسیر غزل 422 حافظ: ای که با سلسله زلف دراز آمدهای
غزل 422 حافظ با مصرع «ای که با سلسله زلف دراز آمدهای» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که محبوب با گیسوان بلند همچون زنجیرش آمده تا دل حافظ دیوانه را...