معنی و تفسیر غزل 403 حافظ: شراب لعل کش و روی مه جبینان بین
غزل 403 حافظ با مصرع «شراب لعل کش و روی مه جبینان بین» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید شراب قرمز را سربکش و رخساره ماهرویان را نگاه...
معنی و تفسیر غزل 402 حافظ: نکته‌ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین
غزل 402 حافظ با مصرع «نکته‌ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که برخی شارحان این شعر را سرشار از معانی عرفانی می‌دانند....
معنی و تفسیر غزل 401 حافظ: چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
غزل 401 حافظ با مصرع «چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ می‌گوید اگر خاک راه یار شوم، مرا نمی‌پذیرد و اگر...
معنی و تفسیر غزل 400 حافظ: بالا بلند عشوه گر نقش باز من
غزل 400 حافظ با مصرع «بالا بلند عشوه گر نقش باز من» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به شکایت می‌گوید محبوب خوش قد و قامت، شیرین حرکات و...
معنی و تفسیر غزل 399 حافظ: کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکن
غزل 399 حافظ با مصرع «کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکن» آغاز می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ از شاه شجاع می‌خواهد حرکت کرده و دوباره بر شیراز مسلط...
معنی و تفسیر غزل 398 حافظ: ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
غزل 398 حافظ با مصرع «ای نور چشم من سخنی هست گوش کن» آغاز می‌شود. در این غزل دو وجهی شاعر از روی دلسوزی و تجربه قصد پند و اندرز دادن به شاه زین العابدین جوان...