معنی و تفسیر غزل 54 حافظ: ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
غزل پنجاه و چهارم حافظ با مصرع «ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که به نظر میرسد حافظ هیچ روزنه امیدی مشاهده...
معنی و تفسیر غزل 53 حافظ: منم که گوشه میخانه خانقاه من است
غزل پنجاه و سوم حافظ با مصرع «منم که گوشه میخانه خانقاه من است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ گوشه میخانه را برای خود به عنوان عبادتگاه...
معنی و تفسیر غزل 52 حافظ: روزگاریست که سودای بتان دین من است
غزل پنجاه و دوم حافظ با مصرع «روزگاریست که سودای بتان دین من است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ از فقر و نداری خود احساس رضایت میکند و...
معنی و تفسیر غزل 51 حافظ: لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
غزل پنجاه و یکم حافظ با مصرع «لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که به توصیف زیبایی و ملاحت دلدار اشاره دارد؛ حافظ...
معنی و تفسیر غزل 50 حافظ: به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
غزل پنجاهم حافظ با مصرع «به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ نشان میدهد که شاعر پس از بازگشت از تبعید در...
معنی و تفسیر غزل 49 حافظ: روضه خلد برین خلوت درویشان است
غزل چهل و نهم حافظ با مصرع «روضه خلد برین خلوت درویشان است» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که بطور مبالغهآمیز بهشت، حشمت پادشاهان، تابندگی خورشید و...