غزل شمارهٔ ۲۸۹۴ – با چنین رفتن به منزل کی رسی
با چنین رفتن به منزل کی رسی با چنین خصلت به حاصل کی رسی بس گران جانی و بس اشتردلی در سبک روحان یک دل کی رسی با چنین زفتی چگونه کم زنی با چنین وصلت به واصل کی...
غزل شمارهٔ ۲۸۹۵ – چارهای کو بهتر از دیوانگی
چارهای کو بهتر از دیوانگی بسکلد صد لنگر از دیوانگی ای بسا کافر شده از عقل خویش هیچ دیدی کافر از دیوانگی رنج فربه شد برو دیوانه شو رنج گردد لاغر از دیوانگی در...
غزل شمارهٔ ۲۸۹۶ – قره العین منی ای جان بلی
قره العین منی ای جان بلی ماه بدری گرد ما گردان بلی صد هزاران آفرین بر روی تو میفرستد حوری و رضوان بلی ای چراغ و مشعله هفت آسمان خاکیان را آمدی مهمان بلی از...
غزل شمارهٔ ۲۸۹۷ – بوی باغ و گلستان آید همی
بوی باغ و گلستان آید همی بوی یار مهربان آید همی از نثار جوهر یارم مرا آب دریا تا میان آید همی با خیال گلستانش خارزار نرمتر از پرنیان آید همی از چنین نجار یعنی...
غزل شمارهٔ ۲۸۹۸ – هر دم ای دل سوی جانان میروی
هر دم ای دل سوی جانان میروی وز نظرها سخت پنهان میروی جامهها را چاک کردی همچو ماه در پی خورشید رخشان میروی ای نشسته با حریفان بر زمین وز درون بر هفت کیوان...
غزل شمارهٔ ۲۹۰۲ – ای درآورده جهانی را ز پای
ای درآورده جهانی را ز پای بانگ نای و بانگ نای و بانگ نای چیست نی آن یار شیرین بوسه را بوسه جای و بوسه جای و بوسه جای آن نی بیدست و پا بستد ز خلق دست و پای و...