غزل شمارهٔ ۳۹ آه که آن صدر سرا میندهد بار مرا
آه که آن صدر سرا میندهد بار مرا مینکند محرم جان محرم اسرار مرا نغزی و خوبی و فرش آتش تیز نظرش پرسش همچون شکرش کرد گرفتار مرا گفت مرا مهر تو کو رنگ تو کو فر...
غزل شمارهٔ ۳۸ رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا قافیه و مغلطه...
غزل شمارهٔ ۳۷ یار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا
یار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا یار تویی، غار تویی، خواجه نگهدار مرا نوح تویی، روح تویی، فاتح و مفتوح تویی سینهٔ مشروح تویی، بر در اسرار مرا نور تویی، سور...
غزل شمارهٔ ۳۶ خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگر بار بیا
خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگر بار بیا دفع مده دفع مده ای مه عیار بیا عاشق مهجور نگر عالم پرشور نگر تشنه مخمور نگر ای شه خَمّار بیا پای توی دست توی هستی هر هست...
غزل شمارهٔ ۳۵ ای یار ما، دلدار ما، ای عالم اسرار ما
ای یار ما، دلدار ما، ای عالم اسرار ما ای یوسف دیدار ما، ای رونق بازار ما نک بر دمِ امسال ما، خوش عاشق آمد پار ما ما مفلسانیم و تویی، صد گنج و صد دینار ما ما...
غزل شمارهٔ ۳۴ ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا
ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا از آسمان آمد ندا کای ماه رویان الصلا ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن کشان بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما آمد...