غزل شمارهٔ ۲۴۲۹ – ای در طواف ماه تو ماه و سپهر مشتری
ای در طواف ماه تو ماه و سپهر مشتری ای آمده در چرخ تو خورشید و چرخ چنبری یا رب منم جویان تو یا خود توی جویان من ای ننگ من تا من منم من دیگرم تو دیگری ای ما و من...
غزل شمارهٔ ۲۴۳۰ – ای آن که بر اسب بقا از دیر فانی میروی
ای آن که بر اسب بقا از دیر فانی میروی دانا و بینای رهی آن سو که دانی میروی بیهمره جسم و عرض بیدام و دانه و بیغرض از تلخکامی میرهی در کامرانی میروی نی...
غزل شمارهٔ ۲۴۳۱ – این عشق گردان کو به کو بر سر نهاده طبلهای
این عشق گردان کو به کو بر سر نهاده طبلهای که هر کجا مرده بود زنده کنم بیحیلهای خوان روانم از کرم زنده کنم مرده بدم کو نرگدایی تا برد از خوان لطفم زلهای...
غزل شمارهٔ ۲۴۲۲ – رخ نفسی بر رخ این مست نه
رخ نفسی بر رخ این مست نه جنگ و جفا را نفسی پست نه سیم اگر نیست به دست آورم باده چون زر تو بر این دست نه ای تو گشاده در هفت آسمان دست کرم بر دل پابست نه پیشکشم...
غزل شمارهٔ ۲۴۲۳ – یا رشا فدیته من زمن رایته
یا رشا فدیته من زمن رایته لست تقول اننی ارحم من سبیته محرقنی برده کفی اذا دعوته محتجب بصده عنی اذا اتیته آه الیس ناظری مختلف لطیفه آه الیس مهجتی مسکنه و بیته...
غزل شمارهٔ ۲۴۲۴ – هل طربا لعاشق وافقه زمانه
هل طربا لعاشق وافقه زمانه افلح فی هوائه اصلح فیه شأنه هدده فراقه من غمرات یومه ثم اتاه لیله من قمر امانه قال لبدره لقد احرق فیک باطنی قال له حبیبه صرت انا...