غزل شمارهٔ ۲۱۱۹ – اگر امروز دلدارم درآید همچو دی خندان
اگر امروز دلدارم درآید همچو دی خندان فلک اندر سجود آید نهد سر از بن دندان الا یا صاح لا تعجل بقتلی قد دنا المقتل ترفق ساعه و اسال وصل من باد بالهجران بگفتم ای...
غزل شمارهٔ ۲۱۲۰ – دگرباره چو مه کردیم خرمن
دگرباره چو مه کردیم خرمن خرامیدیم بر کوری دشمن دگربار آفتاب اندر حمل شد بخندانید عالم را چو گلشن ز طنازی شکوفه لب گشادهست به غمازی زبان گشتهست سوسن چه...
غزل شمارهٔ ۲۱۲۱ – افندس مسین کاغا یومیندن
افندس مسین کاغا یومیندن کابیکینونین کالی زویمسن یتی بیرسس یتی قومسس بیمی تی پاتیس بیمی تی خسس هله دل من هله جان من هله این من هله آن من هله خان من هله مان من...
غزل شمارهٔ ۲۱۲۲ – کیف اتوب یا اخی من سکر کارجوان
کیف اتوب یا اخی من سکر کارجوان لیس من التراب بل معصره بلا مکان خط علی کوسها کتابه شارحه یا من من یشربها من الممات و الهوان من تبریز نبعه منبته و ینعه فها الیها...
غزل شمارهٔ ۲۱۱۶ – آمدهای بیگه خامش مشین
آمدهای بیگه خامش مشین یک قدح مردفکن برگزین آب روان داد ز چشمه حیات تا بدمد سبزه ز آب و ز طین آن می گلگون سوی گلشن کشان تا بگزد لاله رخ یاسمین راح نما روح مرا...
غزل شمارهٔ ۲۱۱۷ – پیشتر آ ای صنم شنگ من
پیشتر آ ای صنم شنگ من ای صنم همدل و همرنگ من شیوه گری بین که دلم تنگ شد تا تو بگوییش که دلتنگ من جنگ کنم با دل خود چون عوان تا تو بگویی سره سرهنگ من چند بپرسی...