غزل شمارهٔ ۱۸۲۵ – من طربم طرب منم زهره زند نوای من
من طربم طرب منم زهره زند نوای من عشق میان عاشقان شیوه کند برای من عشق چو مست و خوش شود بیخود و کش مکش شود فاش کند چو بیدلان بر همگان هوای من ناز مرا به جان...
غزل شمارهٔ ۱۸۲۶ – هر کی ز حور پرسدت، رخ بنما که همچنین
هر کی ز حور پرسدت، رخ بنما که همچنین هر کی ز ماه گویدت، بام برآ که همچنین هر کی پری طلب کند، چهرهٔ خود بدو نما هر کی ز مُشک دم زند، زلف گشا که همچنین هر کی...
غزل شمارهٔ ۱۸۱۴ – عشق تو آورد قدح پر ز بلای دل من
عشق تو آورد قدح پر ز بلای دل من گفتم می می نخورم گفت برای دل من داد می معرفتش با تو بگویم صفتش تلخ و گوارنده و خوش همچو وفای دل من از طرفی روح امین آمد و ما...
غزل شمارهٔ ۱۸۱۵ – من خوشم از گفت خسان وز لب و لنج ترشان
من خوشم از گفت خسان وز لب و لنج ترشان من بکشم دامن تو دامن من هم تو کشان جان من و جان تو را هر دو به هم دوخت قضا خوش خوش خوش خوشم پیش تو ای شاه خوشان زانک مرا...
غزل شمارهٔ ۱۸۱۶ – آینهای بزدایم از جهت منظر من
آینهای بزدایم از جهت منظر من وای از این خاک تنم تیره دل اکدر من رفت شب و این دل من پاک نشد از گل من ساقی مستقبل من کو قدح احمر من رفت دریغا خر من مرد به ناگه...
غزل شمارهٔ ۱۸۱۷ – قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من
قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من واله و شیدا دل من...