غزل شمارهٔ ۱۳۰۱ – ما دو سه رند عشرتی جمع شدیم این طرف
ما دو سه رند عشرتی جمع شدیم این طرف چون شتران رو به رو پوز نهاده در علف از چپ و راست میرسد مست طمع هر اشتری چون شتران فکنده لب مست و برآوریده کف غم مخورید هر...
غزل شمارهٔ ۱۳۰۲ – ما دو سه مست خلوتی جمع شدیم این طرف
ما دو سه مست خلوتی جمع شدیم این طرف چون شتران رو به رو پوز نهاده در علف هر طرفی همیرسد مست و خراب جوق جوق چون شتران مست لب سست فکنده کرده کف خوش بخورید...
غزل شمارهٔ ۱۳۰۳ – گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف
گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف کز ترش رویی همیرنجد دلارام ظریف گر همی انکار خود پنهان کنی بر روی تو مینماید دشمنیها بر رخ تو لیف لیف روز گردک بر رخ...
غزل شمارهٔ ۱۳۰۴ – باده نمیبایدم فارغم از درد و صاف
باده نمیبایدم فارغم از درد و صاف تشنه خون خودم آمد وقت مصاف برکش شمشیر تیز خون حسودان بریز تا سر بیتن کند گرد تن خود طواف کوه کن از کلهها بحر کن از خون ما...
غزل شمارهٔ ۱۳۰۵ – کعبه جانها توی گرد تو آرم طواف
کعبه جانها توی گرد تو آرم طواف جغد نیم بر خراب هیچ ندارم طواف پیشه ندارم جز این کار ندارم جز این چون فلکم روز و شب پیشه و کارم طواف بهتر از این یار کیست خوشتر...
غزل شمارهٔ ۱۲۸۸ – چو رو نمود به منصور وصل دلدارش
چو رو نمود به منصور وصل دلدارش روا بود که رساند به اصل دل دارش من از قباش ربودم یکی کلهواری بسوخت عقل و سر و پایم از کلهوارش شکستم از سر دیوار باغ او خاری چه...